کانون افتا، زیست‌بوم امنیت سایبری کشور را تحلیل می‌کند – قسمت اول

مهندس روحانی: کانون‌های هماهنگی دانش، صنعت و بازار به استناد نقشه جامع علمی کشور و برای تقویت ارتباط بین بازار مصرف، صنعت و دانشگاه تشکیل‌شده‌اند.

به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، مهندس ابوالفضل روحانی، رئیس کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار افتا در گفت‌وگویی با علیرضا صالحی از اثرگذاری این کانون در حوزه افتا سخن گفته که قسمت دوم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

با این اوصاف می‌توان گفت که کانون در این یک سال دست به اقدامات گوناگونی زده است. بااین‌همه، طی این مدت به دنبال هیچ انعکاس رسانه‌ای نبوده و این نخستین ‌باری است که در این مورد با رسانه‌ها صحبت می‌شود.

بله. در کانون این تمایل وجود داشت که چند فعالیت را آغاز کند و یا دست‌کم کارها را به‌جایی برساند تا بتوانیم در اولین اعلام رسمی به رسانه‌ها بگوییم این کارها را تاکنون انجام داده‌ایم و گزارش عملکردی هم داشته باشیم.
با توجه به اینکه در سال نخست تأسیس کانون بودیم و باوجود مشکلاتی مثل بیماری کرونا، تشدید تحریم‌ها و کمبود بودجه‌های دولتی که به سیاست‌های کلان برمی‌گردد، شاید بشود گفت که اقدامات خوبی انجام‌شده است.

یکی از اقدامات کانون که در سال نخست فعالیت، آغاز کرد و تأثیرگذاری آن می‌تواند در حال و آینده چشم‌گیر باشد، شناخت زیست‌بوم امنیت سایبری ایران است. انگیزه کانون از رفتن به سراغ آنچه بود؟ البته ممکن است بسیاری از خوانندگان در اینجا برای اولین‌بار با این اصطلاح و کاری که قرار است انجام شود، آشنا شوند.
بله. به‌هرحال باید در حوزه افتا برای اینکه بتوانیم کاری انجام دهیم باید ببینیم که کجا هستیم و نقطه مطلوب کجا هست و تصویر ذهنی صحیحی از نقطه مطلوبمان در حوزه افتا داشته باشیم. شناخت این زیست‌بوم یعنی شناخت همه بازیگران آن به ما کمک می‌کند که موقعیت خود را در حال حاضر از تمام جنبه‌ها بشناسیم؛ چه در زمینه نیروی متخصص و منابع انسانی، چه در مورد پتانسیل شرکت‌ها. همچنین باید بدانیم که چه محصولاتی داریم و از طرف دیگر چه بازاری قابل‌تصور است. ایران گویا طبق آمارهای بین‌المللی به‌عنوان شانزدهمین کشور مصرف‌کننده جهان شناخته‌شده است، البته در تمامی حوزه و نه صرفاً افتا و به‌هرحال بازار ما بازار بزرگی است. باید بدانیم که کشورهای چینی و اروپایی چقدر برای تصاحب بازار کشورمان چه در حوزه فتا و چه در افتا در تلاش هستند. این پروژه می‌تواند در مورد تمام این موقعیت‌ها به ما دید خوبی بدهد که بتوانیم برنامه‌ریزی مناسبی برای آینده داشته باشیم و درواقع بفهمیم که در بازار افتا چه خبر است و چه فعالیت‌هایی انجام می‌شود و بازار و نیازهایمان به کدام سمت می‌روند و برای رفع این نیازها به چه فرایندهایی احتیاج داریم. ما از حالا باید بدانیم که این بازار برای دو سال بعد چه نیازهایی دارد و شرکت‌ها و نیروهای انسانی از اکنون نیروهای متخصص موردنیاز همان حوزه را در دانشگاه‌ها آموزش دهند و به شرکت‌هایمان بگوییم که اگر به دنبال تولید محصولی هستند رفع این نیازها را اولویت خود قرار دهند. اگر ابزارهای آزمایشگاهی نیاز هست به آن‌ها تجهیز شویم و از آن‌طرف هم به مجموعه بازار مصرف که می‌تواند دولتی یا خصوصی باشد چشم‌اندازی نشان دهیم که باید از حالا به فکر آن باشند. این، یکی از خروجی‌های این پروژه است و امیدوارم فواید بیشتر آن را شاهد باشیم.

البته کانون، یک مجموعه اجرایی نیست که خودش پژوهشگر استخدام کند و این پروژه را انجام دهد، بلکه کانون روابط لازم را برای انجام آن ایجاد می‌کند. درواقع کانون، کارگردان این قضیه است و لزوماً این‌طور نیست که تمام نقش‌ها را هم ایفا کند. در حقیقت کانون با تعریف این پروژه‌ها یک تحرکی هم در بازار ایجاد می‌کند. این در راستای فرمایش مقام معظم رهبری هم هست که بر جهش تولید تأکید کردند. در حقیقت ما اگر بتوانیم کار شناخت زیست‌بوم را خوب انجام دهیم، چون وضعیت فعلی را خوب می‌شناسیم هم یک تحرک برای رفع نیاز بازار اتفاق می‌افتد و هم از غافلگیری استراتژیک جلوگیری می‌کند. می‌توانیم از قبل به همه مجموعه‌های مختلف و نخبگان بگوییم که کشور در سال‌های آینده چه نیازی دارد.

بخش خصوصی که بخش مهمی از تأمین نیازهای افتایی کشور را بر عهده دارد، با مشکلاتی مانند تأمین مالی و بی‌رغبتی بخش دولتی در خرید محصولات و خدماتش مواجه است و با مسئله توسعه فناوری هم روبرو است. کانون برای تقویت و حمایت از بخش خصوصی چه برنامه‌هایی دارد؟
همان‌طور که اشاره کردم، ارتباطات خوبی با صندوق نوآوری و شکوفایی در همین رابطه شکل‌گرفته است. ما در کانون به دنبال این هستیم که از مجموعه‌ها و صندوق‌های دیگر هم بتوانیم در راستای توان‌افزایی و بهره‌برداری از پتانسیل‌های این بخش همراهی بگیریم و بتوانیم این وجوه را چه به‌عنوان بلاعوض و یا وام‌های با بهره کم و بازپرداخت طولانی‌مدت به سمتی هدایت کنیم که در حوزه‌های موردنیاز آینده کشور متمرکز شوند. البته خود کانون برای اینکه به‌عنوان یک صندوق وارد عمل بشود برنامه‌ای ندارد و قصد داریم صندوق‌های دیگری را هم که بتوانند در زمینه‌های موردنیاز کشور به کمک بپردازند، شناسایی ‌کنیم. توصیه‌نامه‌های کانون به این صندوق‌ها از طریق کوتاه کردن فرآیندهای بررسی می‌تواند روندهای که در صندوق‌ها برای ارائه تسهیلات و حمایت‌ها وجود دارد، را آسان‌تر کند.

برای آنکه گفت‌وگویمان خیلی هم به درازا نکشد و با توجه به نوظهور بودن مفهوم کانون در سپر افتای کشور، اجازه دهید که در همین‌جا صحبت را به پایان ببریم و آشنایی بیشتر فعالان حوزه افتا با کانون از طریق عملکرد کانون صورت بگیرد.
بله. بسیار موافقم و به‌عنوان جمع‌بندی عرض می‌کنم و تأکید می‌کنم که دغدغه بزرگ این کانون رفع شکافی است که میان صنعت و دانشگاه و بازار وجود دارد و باید از هزینه‌ای که این شکاف بر اقتصاد کشور تحمیل می‌کند، کاست. دانشگاه‌ها، تحقیقاتی انجام می‌دهند که خروجی آن به کار صنعت و شرکت تولیدی ما نمی‌آید. گاهی اوقات دانشجوی ما عملاً بدون اینکه خودش بداند با هزینه‌ این کشور روی پروژه‌ای تحقیق می‌کند که خروجی آن پاسخگوی نیاز غربی‌هاست. ثمره سال‌ها تلاش و تحصیل یک دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترا در کشور که تز اوست به سمتی می‌رود که به تولید یک محصول در صنعت کشوری دیگر کمک می‌کند. علمی که دانشگاه ما تولید می‌کند در صنعت کشور بی‌استفاده می‌ماند.

از سوی دیگر، صنعت باید محصولی تولید ‌کند که بازار به آن نیاز دارد. مردم محصولات باکیفیت بالای بازارهای مختلف جهان را می‌بینند و سطح نیازشان وابسته با سطح آنچه در دنیا هست شکل می‌گیرد اما در داخل باکیفیتی متفاوت مواجه می‌شوند. در مورد برخی محصولات واقع نیاز است که حاکمیت برای سرمایه‌گذاری وارد شود. در عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم و ارتباطات گسترش‌یافته است، مردم نیازشان با چیزهایی تنظیم می‌شود که در دنیا رایج است درحالی‌که صنعت ما نتوانسته خود را به ‌آن سطح برساند. راهش این است که دانشگاه ما خوب، تولید علم کند و خروجی خوب آن، ورودی خوبی بشود برای صنعتمان در حوزه‌های مختلف. این‌ها را نه صرفاً برای صنعت افتا بلکه برای همه صنایع می‌گویم.

از این طریق محصولاتی تولید می‌شود که نیاز مصرف‌کننده را در بازار برآورده می‌کند. شاید کامل‌ترین مثال برای کشور ما در زمینه صنعت فرش کشورمان باشد که دانش موجود، چه تجربی و چه آکادمیک به‌نوعی خروجی‌های ارزشمندی را در بازار ارائه می‌دهد که نیاز مردم را رفع می‌کند و مردم هرگز فرش کشور دیگری را به فرش ایران ترجیح نمی‌دهند چون به کیفیت آن باور دارند. ما باید در همه صنایع و در صنعت افتا هم به چنین جایی برسیم تا مطمئن باشیم که این شکاف‌ها برداشته‌شده‌اند. این ‌یک مسیر سخت و طولانی است. اما وقتی قدمای ما توانسته‌اند با امکانات کمتر این کار را انجام بدهند و به‌جایی برسند که ما امروز ایستاده‌ایم پس اگر ما بااین‌همه تکنولوژی در عصر ارتباطات نتوانیم این کار را انجام دهیم، تاریخ در آینده ما را بد قضاوت خواهد کرد.